محمدخانی : چرا به بوقچی‌ها مدال می دهند؟

طوفان سرخ

قهرمانان

معرفی دقیق تر میهمان ها؛
حمید جاسمیان:
جاسمیان از بازیکنان دهه ۴۰ پرسپولیس است. وی فوتبال را از شاهین آبادان شروع کرد و پس از رد پیشنهاد باشگاه تاج به باشگاه شاهین و سپس به پرسپولیس رفت.
رئیس کنونی کمیته پیشکسوتان فدراسیون فوتبال از سال ۱۳۴۶ تا ۱۳۴۹ کاپیتان تیم پرسپولیس بوده است.

نادر محمدخانی:
نادر محمدخانی از ملی‌پوشان ایران در جام جهانی ۱۹۹۸ و از مدافعان به‌نام فوتبال ایران بوده، او در سال ۱۹۹۰ با تیم ملی ایران در بازی‌های آسیایی پکن به عنوان قهرمانی دست یافت و سال ها در آخرین خط دفاعی پرسپولیس ایفای نقش کرد و میان هواداران این تیم از جایگاه ویژه ای برخوردار است.
اوج درخشش محمدخانی بعد از اخراج محمد مایلی کهن و روی کار آمدن تومیسلاو ایویچ بر روی نیمکت سرمربی‌گری تیم ملی ایران در جام جهانی ۹۸ فرانسه به‌دست آمد. وی بعد از اخراج ایویچ و روی کار آمدن جلال طالبی در ۳ بازی جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه مدافع ثابت تیم ملی ایران بود و بازی‌های درخشانی از خود ارائه داد. بعد از جام جهانی با بازوبند کاپیتانی، جام قهرمانی رقابت‌های آسیایی تایلند را با تیم ملی ایران در زمان سرمربی‌گری منصور پور حیدری به ارمغان آورد. (وی در بازی ایران و یوگسلاوی در غیاب احمدرضا عابدزاده بازوبند کاپیتانی را بر بازو بست).

مهدی تارتار:
تارتار از بازیکنان شاخص تیم‌های فوتبال ایران است که در باشگاه های تراکتورسازی، بهمن، پاس، پرسپولیس( ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۱)، ابومسلم خراسان (۸۱ تا ۸۴) و راه آهن (۸۴ تا ۸۸) بازی کرده است.
او سابقه مربیگری در تیم‌های پرسپولیس و راه آهن را نیز دارد و مدتی به عنوان دستیار علی دایی در پرسپولیس مشغول به کار بود. بعد از کسب نتایج نه چندان مطلوب در تیم راه‌آهن، محمود یاوری سرمربی این تیم توسط محمدحسن انصاری فرد مدیر عامل باشگاه اخراج و مهدی تارتار بازیکن این تیم به عنوان سرمربی انتخاب شد.
 

*پرسپولیس امروز و …
جاسمیان: متاسفانه در مدیریت پرسپولیس امروز اشکالات زیادی وجود داشته و برای تیم باید برنامه ریزی شود. از رئیس جمهور خواسته ایم که نظر لطفی به این باشگاه داشته باشد تا با این همه اعتبار و تعداد زیاد علاقمند به جایی برسد. پرسپولیس امروز دیگر آنچه که در گذشته بود، نیست. بازی های اخیر این تیم آنچه نبود که مردم توقع داشتند. متاسفانه در فوتبال ما، لیدرها تصمیم می گیرند. در گذشته که من در تیم شاهین بودم دکتر اکرامی چند نفر از اعضای تیم را از جمله من چون طرفدار پرویز دهداری بودیم، کنار گذاشت؛ او موافق نبود که به آنچه دهداری می گوید، عمل بشود. ایشان اعتقاد داشت در باشگاه، مدیریت و هیئت مدیره وجود دارد و باید تصمیم گیری جمعی باشد نه فردی. محمد بوقی به این مسئله اعتراض کرد که چرا این ۳،‌۴ نفر یعنی من، کاظم رحیمی بیوک و رضا وطن خواه کنار گذاشته شده ایم؛ اما اکرامی او را از رختکن بیرون و اعلام کرد که او برای باشگاه تصمیم می گیرد.اکنون شرایط اینطور نیست و تماشاچی به مدیرعامل و فوتبالیست توهین می کند.

محمدخانی: نمی شود روی پرسپولیس، اسم باشگاه را گذاشت. در ایران چیزی به نام باشگاه وجود ندارد. اگر نظم و انضباط و قوانین وجود داشته باشد، می توان آنها را باشگاه نامید. اکثر تیم‌های ما، تیم هستند نه باشگاه. اگر چارت سازمانی مشخص شود، خوب است اکنون هر کس کار ۴، ۵ نفر را انجام می دهد. فوتبال ما با “کی روش” که هیچ، اگر “فرگوسن” هم بیاید درست نمی شود.ساختار فوتبال ایران غلط است و باید از صفر شروع کرد تا درست شود. باید شرایط و قانون فوتبال حرفه‌ای را اجرا کنند. اگر طوری حرکت کنیم که ۵ سال دیگر نتیجه بگیریم مگر اشکال دارد؟ اگر با همین روش غلط حرکت کنیم، خوب است؟! کدام تیم ما حرفه ای است؟ خیلی‌ها بهترین تیم های لیگ ایران از نظر کادر مدیریتی را ذوب آهن و سپاهان می دانند، شما ببینید چه اتفاقی در سطح مدیریت این تیم ها افتاده است؟
 

*بی‌مهری و نارضایتی‌ها
جاسمیان: در ورزش ما اداره تیم وجود ندارد. تیم‌های والیبال، بسکتبال و کشتی در دنیا عرض اندام می کنند و پرچم ایران را بالا می برند اما به آنها توجه نمی شود و در عوض به بازیکن فوتبال ۸۰۰، ۹۰۰ میلیون تومان می دهند. تیم‌های فوتبال جوانان و امید در آسیا حذف شدند و تیم بزرگسالان هم در سطح بالایی قرار ندارد؛ وزیر ورزش باید برنامه ریزی مناسب به خصوص در فوتبال با این همه علاقمند داشته باشد. زمان مدیریت کاشانی در پرسپولیس فقط مانده بود وی به زمین برود و بازی کند، او همه کارها را انجام می داد. ۱۵، ۱۶ سال است که خوردبین سرپرست این باشگاه است؛ اما یک بار سابقه نداشته که برای پیشکسوتان جهت دیدار یک دیدار پرسپولیس در شهرستان ها بلیت تهیه کند. بهروز سلطانی، جواد اسدزاده، نادر محمدخانی، همایون بهزادی و …. همه از این وضعیت ناراحت بودند. کمیته فنی باشگاه چه کسانی بودند؟ چرا در این باشگاه کاری کردندکه زادمهر به آمریکا برود. مایلی کهن استعفا کند و ذوالفقار نسب کنار رود. چه کسی در کمیته فنی تصمیم گیرنده است؟
 
محمدخانی: زمانی که من بازی می کردم، باشگاهی وجود نداشت؛ چون آن زمان توقعی نبود و ساختار حرفه ای فعلی نیز وجود نداشت. در تیم ملی و پرسپولیس بازی می کردم و ماهی ۱۰۰۰ تومان می گرفتم، زن داشتم و مستاجر بودم.۱۲۰ هزار تماشاگر به ورزشگاه می آمدند و تا کنار زمین می نشستند؛ ولی از دماغ یک نفر یک قطره خون نمی آمد. ما عمر خود را در فوتبال گذاشتیم، هیچ‌کس تا حالا نپرسیده که چرا با این همه شهرت به انگلیس رفتی و از صفر شروع کردی؟ هیچکس به درد دلت نمی رسد، جالب است که بعد از این همه افتخار تازه از من اسم و مشخصات می خواهند. وقتی به فدراسیون فوتبال یا باشگاه می روی اصلاً آدم را نمی شناسند. دلال می گوید نصف مبلغی را که می گیری به من بپرداز تا هر سال سرکار باشی. در انگلیس هم که راه می روم باید همه چیز را رعایت کنم، چون ایرانی‌ها مرا که می ببیند باورشان نمی شود که آنجا کار می کنم. وقتی به باشگاه می روم باید وقت بگیرم. معمولاً آقایان سر کار نیستند، هر کدام ۳،‌۴ کار دیگر دارند؛ یا هیئت مدیره هستند یا شغل دیگری دارند و آخرین جا، فوتبال است. خدا کند پول را از این فوتبال بگیرند در آن صورت معلوم می شود که چه کسانی فوتبالی هستند. بیشتر آقایان برای پول آمده اند. با یک حساب ساده در متوجه می شوید که در باشگاه ها ۱۰، ۱۲ میلیارد تومان بیشتر هزینه نمی شود؛ اما آنها اکنون ۱۷،‌۱۸ میلیارد هزینه می کنند. در سپاهان، ذوب آهن، پرسپولیس، استقلال و حتی باشگاه‌های دیگر هم همین اتفاق می افتد. می گویند سربازها باید در تیم های نظامی بازی کنند، پس چرا نظامیان به کنار فوتبال آمده اند. آقایان مدیریت را به فوتبال بسپارند، ببینند چه اتفاقی می افتد. 
 

*هیچ چیز جای خودش نیست
محمد خانی: فوتبال ما جدای آنچه که در رفتارهای بیرونی وجود دارد، نیست. وقتی ۲ ماه بازیکن را تمرین دهی؛ اما در آخر چکش برگشت بخورد همه تاثیر تمرینات از بین می رود. مربیان امروز ما دیگر نباید فقط به مسائل فنی بپردازند، بلکه باید اول از  ایجاد حاشیه جلوگیری کنند، با مدیریت رفتاری داشته باشند که موقیعت‌شان را از دست ندهند یا حتی مراقب خواب یک بازیکن باشند. وقتی هیچ‌کس سر جای خودش نیست و چارت سازمانی وجود ندارد، این همه مشکل دیده می شود. این باشگاه است که باید برای بازیکن و خانواده اش وسیله تفریحی فراهم کند. از اوایل سال ۸۰ که پول های کلان وارد فوتبال شد کدام بازیکن یک بیمارستان یا مرکز رفاهی برای معلولان ساخته است؟ در کشورهای دیگر این کار فرهنگ شده است. از جمله کسانی هستم که همیشه حرفم را شفاف می زنم، حالا می خواهند به من کار بدهند یا ندهند! باید افراد این مسائل را بگویند، وقتی چنین مشکلاتی گفته نمی شود فقط یک کلمه می ماند؛ “متاسفم”. البته اکنون آقایان دیگر این کلمه را هم نمی گویند و از مردم عذرخواهی هم نمی کنند، فقط پشت آدم ها پنهان می شوند و تا وقتی بتوانند از آنها استفاده می کنند. همین باشگاه پرسپولیس سال گذشته مرا به عضویت باشگاه استیناف درآورد؛ اما تا همین امروز یک تماسی با من نداشتند. بعد مطلع شدم که در آن زمان عابدزاده با کاشانی اختلاف پیدا کرده بود و برای اینکه سر و صداها بخوابد یک هفته اسم مرا در روزنامه نوشتند. برای چه مرا آوردید؟ برای اینکه از اسم من استفاده کنید؟
 
جاسمیان: مثلاً می گویند این آقایان منشوری هستند، اگر آنها خلاف کرده اند چرا در لیگ دسته یک هستند؟مگر فرق می کند که یک مربی در لیگ برتر باشد یا در لیگ دسته یک. همسر ایرج سلیمانی با بدهی که ما از آن مطلع هستیم پیش کاشانی آمد؛ اما او اعلام کرد که سلیمانی را نمی شناسد. پس آقای کاشانی برای چه آنجا نشسته ای؟ خیلی از پرسپولیسی‌ها نیاز به همکاری باشگاه دارند.
 

*فرق فوتبالی‌ها و غیرفوتبالی‌ها
جاسمیان: قبول دارم که بخش عمده ای از تقصیر ورود غیر فوتبالی ها به این رشته به گردن خود اعضای فوتبال است. در یک برنامه تلویزیونی مجری برنامه افراد را دکتر و مهندس می کند؛ درحالی که اصلاً چنین چیزی وجود ندارد و بی دلیل به عده ای بال و پر می دهیم که فوتبالی هستند. در فوتبال هیچ کس جای خودش نیست، فوتبال مانند جامعه ای است که خیاط جای قصاب قرار گرفته و برعکس. این هم سرنوشت فوتبال ماست.

محمدخانی: به نظر من درصد تاثیر فوتبالی ها در ورود غیر فوتبالی ها زیاد نیست. مدیران فوتبالی الان هم هستند؛ اگر عملکرد آنها خوب نباشد حداقل بهتر از غیرفوتبالی‌ها نتیجه می گیرند. در ۴ سال اخیر چه اتفاقی در فوتبال افتاده است؟ زمان دادکان تیم بدون دغدغه به جام جهانی رفت چرا این را نمی بینید؟ زمان مصطفوی تیم با همه ضعف هایش به جام جهانی فرانسه رفت. شما شرایط فدراسیون، سازمان لیگ و مدیریت های باشگاه را ببینید، دیگر نمی شود بهتر از این انتظار داشت. اتفاقاتی که اکنون می افتد در هیچ دوره ای سابقه نداشته است. همه دغدغه من برای آن بازیکن تیم ملی امید است که ۴ سال عمرش تلف شد، شاید با رفتن به جام جهانی مسیر زندگیش عوض می شد. در جام جهانی فرانسه چقدر تجربه به فوتبال ایران تزریق شد، اکنون خیلی ها از آن بازیکنان، مربی هستند. وقتی باعث می شویم که مسیر زندگی بچه ها عوض شود، ممکن است آنها فوتبال را کنار بگذارند. آقایان بچه های مردم را بچه خود نمی دانند و برایشان پدری نمی کنند، فقط به دنبال پول هستند.

تارتار: مدیران ما فوتبالی نیستند؛ اما همه تیم ها این مشکل را دارند، باید دلیل آن را پیدا کنیم. چرا از جاسمیان استفاده نمی‌کنند یا نباید محمدخانی به عنوان مربی، مشاور و مدیر فنی در تیمی مشغول باشد. من اکنون تیم ندارم، سه سال است که مربیگری می کنم؛ سال اول تیم من نایب قهرمان جام حذفی شد، سال دوم و سوم تیمی را که هجدهم جدول بود بدون پول نگه داشتم و اکنون تیم ندارم. در مقابل بعضی مربیان یک دفعه پیدا می شوند، مثلاً آقای بلازوویچ چه جوری آمد؟بحث مربیان در ایران کاملاً رابطه ای است؛ البته دلالی هم دخالت دارد. وقتی مدیری فوتبالی نیست باید به دیگران اطمینان کند؛ اما معمولاً افراد بزرگ خودشان را به آنها نمی چسبانند و انسان های ضعیف این کار را می کنند. با مشاوره های نادرست اینگونه افراد می بینیم که وضعیت فوتبال اینگونه می شود.

جاسمیان: ساختمان کنونی پرسپولیس و ساختمان استقلال را دکتر دادکان خریده است. در آن زمان یکی از بازیکنان که وضع مالی خوبی نداشت، تصادف کرده بود؛ دادکان هزینه آن را پرداخت، بدون اینکه رسید بگیرد. او فوتبالی بود، در تیم پرسپولیس بازی کرده و دردها را می شناخت. در زمان ریاست دادکان ۴۵ نفر پیشکسوت با خرج فدراسیون فوتبال به جام جهانی آلمان فرستاده شدند، این کار باعث تشویق و همکاری بیشتر آنها شد. من اولین کاپیتان پرسپولیس در ایران بودم و بعد از انحلال شاهین، ما پایه های این باشگاه را بنیان گذاشتیم؛ آقایانی مثل کاشانی در آن زمان کجا بودند؟ 

*شهرت یا پول؟
محمدخانی: به نظر من ورود افراد به فوتبال بیشتر به خاطر پول است تا شهرت، چون تا وقتی به دل مردم راه پیدا نکنی، شهرت به دست نمی آید. مثلاً هدایتی این همه هزینه کرد مگر مشهور شد؟ یا مداحی که تیم بهمن را تشکیل داد، در نهایت از این تیم رفت.بعد از انقلاب برای سه ورزشگاه، ۵ بار بودجه صرف کردند اما هنوز تکمیل نشده است. حساب آقایان را در ۱۰ سال گذشته را بررسی کنید و ببینید چه اتفاقاتی افتاده است. چرا زمان بازی من، با هزار تومان به هیچ کس آسیب نمی رسید، چون آن موقع همه چیز در چارچوب خود قرار داشت. در آن زمان بهترین دوست من جواد زرینچه، بازیکن تیم استقلال بود و بیرون زمین هیچ مشکلی نداشتیم. اکنون جوی ایجاد کردند که بازیکنان پرسپولیس و استقلال دشمن هستند.
 
*لیدرها در پرسپولیس چه می‌کنند؟!
جاسمیان: ۷۰درصد لیدرها در جابه جایی ورزشکاران و مربیان باشگاه ها حتی پرسپولیس و استقلال نقش داشته اند. متاسفانه آنها تصمیم گیرنده هستند. تماشاگران باید در ورزشگاه باشند، آنها حق دخالت در کار مدیریت و حتی مدیر فنی و سرمربی را ندارند. در گذشته به آنها چنین اجازه ای نمی دادند، دهداری به تماشاچی اجازه اظهار نظر نمی داد. وقتی به همایون بهزادی گفتند که سرپرست پیشکسوتان شود، ایشان اتاق نداشت؛ اما لیدرها دفتر مجزا دارند! معلوم است که او باید تصمیم بگیرد. همین آقایان روی عابدزاده و علی دایی چاقو کشیده اند.
 
محمدخانی: آدم هایی که به عنوان بوقچی می آورند باید سالم باشند، یک سال و نیم پیش یکی از این بوقچی ها یک حرفی به ناصر حجازی زد که با اعتراض شدید من مواجه شد؛ درحالی که حجازی استقلالی است. نباید اجازه دهیم کسی درباره پیشکسوتان حرف بزند. اگر چنین اتفاقی اکنون برای کسانی مثل علی پروین، حجازی و جاسمیان چنین اتفاقی بیافتد در آینده برای من هم خواهد افتاد. وقتی مدیر عامل به بوقچی بدون ضابطه پول می دهد که یک نیمه مربی را تشویق و نیمه دوم به او اهانت کند و حرمت آدم ها را می شکند، همین می شود. وقتی علی کریمی حرفی درباره فوتبال ملی می زند و او را محروم می کنند، مثل بچه ای است که بعد از یک اشتباه پدر او را از خانه بیرون می کند و پس از ۱۰ روز دوباره او را برمی گرداند. پرویز دهداری همیشه می گفت اول پدری کنید بعد مربیگری. متاسفانه الان فقط چشم ها دنبال پول است و سرنوشت بچه ها برایشان مهم نیست.مثلاً در برنامه‌ای دیدم که نشان می داد در پاس همدان به طور علنی به بازیکن می گویند ۹۰ میلیون تومان بده تا در ارنج ثابت باشی. مربی به خاطر مسائل انضباطی محروم می شود و به لیگ دسته یک می رود. تیم ملی نوجوانان ما حذف می شود و مربی‌اش را به تیم جوانان می فرستند. یک مربی باید کار خود را از کمک مربیگری یک باشگاه شروع کند و بعد از سرمربیگری، خود را در آسیا نشان دهد تا به تیم ملی راه یابد، آیا در ایران این مراحل طی می‌شود؟
 
تارتار: اینکه لیدر سر تمرین یک تیم با بازیکن درگیر شود، خیلی بد است؛ البته این یک اتفاق تازه نیست. لیدرها سال گذشته سرمربی پرسپولیس را زدند. اینکه در یک باشگاه به مربی تعرض کنند به مدیریت برمی گردد.

محمدخانی: شما فکر می کنید لیدری که از باشگاه حقوق می گیرد می تواند سرخود کاری را انجام بدهد؟ حتی نفر دوم و معاون کاشانی نیز نمی تواند چنین دستوری را بدهد. در جلسه کمیته استیناف فدراسیون درباره “هوار محمد” تصمیم گیری می کردیم و من تاکید کردم که اخراج شود چون باید بداند که به کدام باشگاه آمده است و باید در ساعت مقرر سر تمرینات حاضر شود. بازیکن که نباید هر وقت خواست سر تمرین بیاید. زمانی که ما بازی می کردیم حتی در خانه هم تمرین می کردیم بدون اینکه استفاده ای برای ما داشته باشد. در انگلیس قانون برای بوقچی ها تعریف شده است؛ اما اینجا چنین چیزی وجود ندارد. اتفاقاتی که می افتد نشان می دهد که لیدرها تصمیم گیرنده هستند.چرا باید یک بوقچی هنگام قهرمانی پرسپولیس روی سکو برود و مدال بگیرد؟ این مسئله یک نوع خودباوری برای آنها ایجاد می کند.همه این مسائل دست به دست هم می دهد که راه را کج می رویم.

جاسمیان: در زمان بازی ما تعریف لیدر این نبود، طرفداران شاهین شورایی داشتند که تصمیم می گرفتند چگونه تیم را تشویق کنند نه اینکه در مدیریت و کارهای فنی دخالت و بازیکن جابه جا کنند. در دیدار اخیر تیم ملی، تمامی تماشاگران علی کریمی و فرهاد مجیدی را تشویق می کردند این کار غلط است، پس نکونام نام، خلعتبری و دیگران چه کاره هستند. باید همه را تشویق کرد.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در شنبه 2 مهر 1390برچسب:جاسميان, محمدخاني, مصاحبه, پرسپولیس ,محمد ک,ساعت 13:5 توسط محمد| |